تو نمي دوني من چي کشيدم وقتي که گفتي تو رو نمي خوام

باور ندارم که ديگه نيستي حالا تو رفتي من اينجا تنهام





يه شوخي بود و يه غصه تلخ وقتي که گفتي تو رو نمي خوام

خيال مي کردم مي خواي بترسم شايد هنوزم باور نکردم





چشماي گريون دستاي خسته دوري چشمات منو شکسته

رنگ اون چشات چشاي سيات زنجير دلت دستامو بسته





شايد يه حسود چشممون زده بگو کي ما رو تنهايي ديده

ولي ميدونم تو آسمونا غصه ما رو يکي شنيده





تو باور نکن هر کي بهت گفت پيشت مي مونم پيشت مي مونم

باورندارم که ديگه نيستي تا ته دنيا از تو مي خونم





چشماي گريون دستاي خسته دوري چشمات منو شکسته

رنگ اون چشات چشاي سيات زنجير دلت دستامو بسته





تو نمي دوني من چي کشيدم وقتي که گفتي تو رو نمي خوام

باور ندارم که ديگه نيستي حالا تو رفتي من اينجا تنهام





يه شوخي بود و يه غصه تلخ وقتي که گفتي تو رو نمي خوام

خيال مي کردم مي خواي بترسم شايد هنوزم باور نکردم





چشماي گريون دستاي خسته دوري چشمات منو شکسته

رنگ اون چشات چشاي سيات زنجير دلت دستامو بسته





شايد يه حسود چشممون زده بگو کي ما رو تنهايي ديده

ولي م
5 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/05/18 - 02:06 در Art